شناخت مخاطب در سخنرانی – قسمت دوم
[box type=”shadow” align=”aligncenter” class=”” width=””]در مقاله قبلی به اهمیت شناخت مخاطب و روشهایی که چند نفر از اساتید برای شناخت مخاطبین شان استفاده کردند اشاره کردم.
در ادامه داستانی از دکتر شاهین شاکری را می خوانید که قصد داشت مدیریت زمان را در یک کارخانه تدریس کند اما خودش با سه ساعت تاخیر به آنجا رسید وی که موسس “مدیران ایران” می باشد به اهمیت شناخت مخاطب در این مقاله اشاره می کند .[/box]
دکتر شاهین شاکری مدرس و مشاور درزمینۀ مدیریت و کسبوکار در مورد اهمیت شناخت مخاطب می گوید:
آن اوایل که تازه تدریس را شروع کرده بودم، برای آموزش مدیریت زمان،
به کارخانه ای در یکی از شهرستانها دعوت شدم.
بعد از کلی هماهنگی، روز موعد فرارسید.
کاری به اینکه پرواز به خاطر بدی هوا 3 ساعت تأخیر داشت و من که قرار بود
مدیریت زمان درس بدهم، با 3 ساعت تأخیر به محل رسیدم، نداریم!
هرچند که همین یک مورد برای کم کردن اعتماد به نفسم کافی بود!

شاهین شاکری – مدرس و نویسنده
ولی مشکل از آنجایی شروع شد که هیچکس در کلاس،
به حرفهای من توجه نمیکرد و همه مشغول کار خودشان بودند.
بالاخره مجبور شدم اعتراض کنم که کمی توجه کنند. ولی تأثیر زیادی نداشت.
آخرش باکمی نرمش و انعطافپذیری بیشتر، توانستم با حضار ارتباط برقرار کنم.
تازه آنجا بود که متوجه شدم گذاشتن کلاس مدیریت زمان برای پرسنل این کارخانه، نوعی اهانت به آنها
تلقی شده بود!برداشتشان این بود که ما کلی کار داریم و هیچکس هم کوتاهی نمیکند، ولی مدیر کارخانه فکر میکند
که ما بیکاریم و برای ما کلاس مدیریت زمان گذاشته است.کسی که باید کلاس برود، خودش است!
با کسانی که آمده بودند کمی صحبت کردم و سعی کردم که مشکل را پیدا کنم تا به مقامات بالاتر منعکس کنم.
اوضاع کمی بهتر شد، ولی نه خیلی! حتی بعد از برگشتنم هم چند بار با مشاور مدیرعامل صحبت کردم و مشکلاتی که
شنیده بودم را انتقال دادم.خلاصه اینکه این کلاس، جزء بدترین کلاسهای من شد تا یاد بگیرم قبل از رفتن به یک کلاس
یا سمینار، شرکتکنندگان را بهتر بشناسم و در مورد علت برگزاری کلاس تحقیق کنم.یکی دیگر از مواردی که باید به آن دقت کنیم
شناخت جو و فضای حاکم بر مخاطبین در روز سخنرانی است.در مورد شناخت فضا و اهمیت آگاهی از تغییر و تحولات جدید قبل از شروع
سخنرانی مثالهای فراوانی است که نشاندهنده اهمیت بررسی شرایط قبل از شروع به صحبت و سخنرانی است.
مجتبی دلبری یکی از مدیران شرکت نفت میگوید:
در سخنرانیهایی که در اداره انجام میشود شاید بحث شناخت مخاطب
به شکلی که در بقیه جاها در مورد آن صحبت می شود مطرح نباشد
چون مخاطب برای سخنران شناخته شده است،
اما نکتهای که باید سخنران به آن دقت کند فضا و حال و هوای مخاطبین است.
بعضی مواقع که قرار است مطلبی را با کارمندان
در میان بگذارم و میبینم به دلیل اتفاقات خوب یا بد قبلی برای همکاران،
فضای جلسه مناسب نیست آن مطلب را منتقل نمیکنم.
فرض کنید کارمندان به دلایلی (مثلاً کم شدن اضافهکار) حس و حال خوبی ندارند.
طبیعتاً در آن جلسه که انرژی جمع در سطح پایینی
قرار دارد، صحبت از انجام پروژههای جدید و محول کردن وظایف جدید به کارمندان کم اثر خواهد بود.
مینا اقتداریان کارشناس ارشد برنامهریزی خرید شرکت فولاد خوزستان در خصوص شناخت فضای قبل از سخنرانی،خاطرهای از دوران دبیرستانش بیان میکند:
“اگه خاطرتون باشه در دوره تحصیل ما هرروز صبح قبل از شروع کلاسها صف میبستیم و برنامه صبحگاهی اجرا میکردیم
که شروعش با آیاتی از قران بود که معمولاً داوطلب نداشت. من صوتم بد نبود.به همین دلیل، معمولاً نوبت کلاس ما که میشد
قران رو من میخوندم. یه مدت مد شده بود مثل استاد عبدالباسط شروع میکردیم یه سوره میخوندیم: بعد صدق الله… میگفتیم و اللهاکبر و دوباره بسمالله و دو آیه از سوره شمس میخوندیم.
یه روز من سر صبحگاه دیر رسیدم و مدیرمون قبل از شروع برنامه صبحگاه (و رسیدن من) اومده بود سر صف و گفته بود
که این مسخرهبازیها چیه؟ درست تصمیم بگیرید چه سورهای میخواید بخونید و تمومش کنید و صدق الله بگید…
همین که صحبتهای مدیر تموم شد، من رسیدم سر صف و نوبت اجرای برنامه صبحگاه با کلاس ما بود.
منم طبق معمول رفتم قران بخونم و باهمان شیوه استاد عبدالباسط قران را قرائت کردم.
دقیقاً بعد از توضیحات ناظم مدرسه که گفته بود این کار را نکنید. نتیجه این شد که اون ثلث نمره انضباط من ۱۸ شد.
بعد از آن یاد گرفتم که اگر در جایی حضور پیدا میکنم و قرار است در مورد موضوعی نظر بدم یا صحبت کنم ابتدا
شرایط را بررسی کنم و جو حاکم را بسنجم و بهقولمعروف بیگدار به آب نزنم.»
داستانهای بالا هر کدام به نوعی به اهمیت شناخت مخاطب اشاره می کند. امیدوارم ما قبل از سخنرانیهایمان، این مهم را مد نطر داشته باشیم.
شاد و پیروز و سخنور باشید.
[box type=”shadow” align=”aligncenter” class=”” width=””]توصیه می شود قسمت اول این مقاله را هم ببینید. شناخت مخاطب در سخنرانی – قسمت اول[/box]
** این مقاله از کتاب “سخنران شدن سخت نیست” نوشته محمدرضا انصاری(مدیرسایت) استخراج شده است.
برای خریداری نسخه فیزیکی یا الکترونیکی کتاب اینجا را کلیک کنید.
با سلام
مقاله بسیار عالی و مفید بود
موفق باشید
با سلام
خیلی جالب بود، مخصوصاً تاخیر نا خواسته برای مدرس مدیریت زمان
ممنون از مقاله کاربردیتان استاد
با سلام
استاد از اینکه مطالب تخصصی در مورد سخنرانی بیان می کنید متشکرم.
سایت بسیار خوبی دارید.
مقاله خيلي عالي بود از اين جهت كه مثالها و تجربيات كاملا واقعي را مطرح كرديد مخصوصا مورد اول و شناخت مخاطب بسيار به نظرم جالب امد وبسيار مهم.
با تشكر از مطلب خوبي كه نوشتيد.
در تاييد گفته اي شما در اين مقاله بايد بگويم كه خيلي جالب است كه در عربي هم مبحث گسترده اي در ادبيات به نام شناخت مخاطب وجود دارد.
موفق باشيد
با سلام و احترام
شناخت افراد در هر مکانی که قرار است ارتباطی رخ دهد بسیار مهم و ضروری است.
جلسات سخنرانی هم یکی از مکان هایی است که شناخت مخاطب بسیار ضروری و واجب است و در این مقاله بخوبی بررسی شده است.
موفق باشید
از لطفتون متشکرم
پايدار باشيد استاد
با سلام
این مقاله هم جالب بود
مخصوصا تجربیاتی که عنوان کرده بودید
موفق باشید
سپاس از همراهی شما.موفق باشید